نه و ده ماهگی
سلام قندو عسله مامان.جونم برات بگه که هرچی بزرگتر میشی شیرین تر و بلا تر میشی ومنو بابا عاشقتیم پسر گلم.نه ماهگی چهارتا دندون داشتی و عینه موشا تو خونه سینه خیز میرفتی و تو سینه خیز رفتن حسابی حرفه ای شده بودی.منم همش نگران بودم که چرا چهار دستو پا نمیری.راستی تو ده ماهگی یعنی اسفنده 93 با عموحسن و زنمو رفتیم ترکیه و حسسسسسسسابی خوش گذشت.شما اونجا اصلا اذیت نکردی و حسابی پسر گلی بودی مثل همیشه.شبا هم از شدت خستگی غش میکردی و تا فردا یادت نمیومد که جی جی بخوری.مامان جونم از اونجا کلی برات خرید کردم.حالا بریم سراغ عکسا.اول عکسای آتلیه پسرمو بزارم.بعدشم ترکیه ...
نویسنده :
رضوانه
0:17