محمدعارفمحمدعارف، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

پسرم تاج سرم

نه و ده ماهگی

سلام قندو عسله مامان.جونم برات بگه که هرچی بزرگتر میشی شیرین تر و بلا تر میشی ومنو بابا عاشقتیم پسر گلم.نه ماهگی چهارتا دندون داشتی و عینه موشا تو خونه سینه خیز میرفتی و تو سینه خیز رفتن حسابی حرفه ای شده بودی.منم همش نگران بودم که چرا چهار دستو پا نمیری.راستی تو ده ماهگی یعنی اسفنده 93 با عموحسن و زنمو رفتیم ترکیه و حسسسسسسسابی خوش گذشت.شما اونجا اصلا اذیت نکردی و حسابی پسر گلی بودی مثل همیشه.شبا هم از شدت خستگی غش میکردی و تا فردا یادت نمیومد که جی جی بخوری.مامان جونم از اونجا کلی برات خرید کردم.حالا بریم سراغ عکسا.اول عکسای آتلیه پسرمو بزارم.بعدشم ترکیه             ...
19 تير 1394

شش ماهگی

س لام خدمت عشقه مامانو بابا.باز اومدیم با عکسای جدید.اولین عکس عکس شما تو حرم امام رضا پسرم با لباس حضرت علی اصغر که شماهم دقیقا شش ماه بودی یعنی هم سن طفل شش ماه علی اصغر حلا هم یک لبخند از ته دل بغله بابایی وپسر جان در باغ بابایدالله ...
31 فروردين 1394

عکس

سلامی دوباره بعد از مدت ها به پسر ناسسسسسسم.اومدم با کلی عکس.اول از همه شروع میکنم با عکست تو قطار به سمت تهران. این عکس هنوز قطار حرکت نکرده وشما در حال بازی با خودت اینم نرسیده به نیشابور اینجا هم جنابعالی در خواب خوش به سر میبری.کولرا روشن بود من مجبور شدم کلی شمارو بپوشونم     اینم عکسات تو خونه عمو احمد در حال بازی با بابا آصف.الهی قربونه خنده هات بشم عشقم       فعلا خداحافظ تا عکسای بعدی   ...
18 شهريور 1393

عکس

باز اومدم با چند تا عکس از گل پسرم. الهی قربونه ژست عاشقانت برم مامان جونه   مثلا اینجا مامان زحمت کشیده منو خوابونده..مگه خواب زوری......منکه بیدارم.         اینم بازی با بابابزرگ یدالله   اینم عکس با مامان سیمینه مهربون   و اکنون عکس با خاندایی جان     تا دیدار بعد خدا نگهدار ...
28 مرداد 1393

یک مسافرت کوچولو

سلام پسرم.اینم چند تا عکس از رفتن به شهرستان واسه عیدفطر الهی قربونه این نگاه کردنت بشم من .حالا پسرم پشت فرمون اینم یک خواب ناز بعد از گردش در باغ پونه.   ...
14 مرداد 1393